ایران
ایران جاویدان مرز پر گهر
مادر یکه تازان مهر وفر
مادر بت شکن مادر امیر
مادر پرپران از جفای تیر
تو نهفته چه داری به خاک خود
کاین همه شهره پرورده از تو شد
مهر تو دارم
مهر تو دارم
ای وطن
سرای من
بلبلان نغمه خوان سر زد از افق
بر جهان چیره شد مهر خاوران
ایران جاویدان مرز پرگهر سرچشمه هنر
**************************
آسمون آبی
در در در به در
کوچه های عاشقی
از تو دل نمی کنه
پر پر پرنده ای
تو هوای وصل تو
با غصه پر نمی زنه
آسمون آبی دل من آبی هوا آفتابی
در در در این خیالم
که چرا قلب غمینم
از تو دل نمی کنه
پر پر پرنده ای باش
که تو این دوره سرد
با غصه پر نمی زنه
آسمون رنگین دل من غمگین هوا سنگین
در در درا رو وا کن
به روی عاشقی که
از تو دل نمی کنه
پر پر پرستوی عشق
با همه غربت و دوری
با غصه پر نمی زنه
آسمون سیاه دل من تباه هوا واه واه
***********************
این سرود و این ترانه را
برای تو سروده ام
تا بدانم اینکه من چرا
تا کنون تو را ستوده ام
ای آشنای مهتاب
ای بدقواره مرداب
لایق مهی تو آیا
لایق مهی تو آیا
اسیرم به عشق تو عزیز من بیا
می میرم برای تو عزیز من بیا
**********************
از تو خونه بیرون نیا
از تو خونه بیرون نیا
اگر که از توی خونه بیای بیرون
ماه می خواد بیاد پایین
از صورتت ماه بودنو یاد بگیره
خورشید می خواد بیاد پایین
از صورتت نور بگیره
ستاره می خواد بیاد پایین
از چشم تو درخشش بگیره
ابر می خواد بیاد پایین
از دست تو رحمت بگیره
سفیدان ، زردان ، سبزان ، سرخان ، سیاهان
همه مخلوق توایم
کوه دشت دریا بیابان همه در کوی توایم
******************************
زلف دادی به باد
مو فشان گشته ای
نکند با دگری بسته ای
ز چه رو رسته ای
به که پیوسته ای
عهد روز ازل
ز چه بشکسته ای
ارتعاش صدا
لرزش دست و پا
آخرین هقهقه ی وصل ما
نفس آخرم به فدای تو باد
ناز من گو چرا
زلف دادی به باد
باده در دست مست
وی پیاله شکست
این چنین خشم و کین
کی بیاورده است
همچنان رزم و جنگ
با من خرده دست
ای هماهنگ دون دینم از هم گسست
************************
گل پسته
پسته شد و قدر اونو ندونستی
گل پیچک
می خواست که همرازت بشه نتونستی
گل شب بو
توی گلدون بود و اونو نبوییدی
گل آفتاب
می خواست که رو به تو باشه اونو ندیدی
توی این دشت پر از گل
چرا هم نشین خاری
چرا یک گوشه قلبت
دو سه تا گل نمی ذاری
برگای زردو رها کن
بدو بپر از رو پاییز
گلارو بغل بگیر تا بشی باغچه بهاری
************************
بیا بیا ای عشق من
بیا بیا ای عشق من
بهترین روزا می گذره با تو
بهترین روزا می گذره با تو
حالا بیا تا برای تو
بخوانم ترانه های فراوانی را
حالا بیا تا برای تو
بخوانم ترانه های فراوانی را
تو کجا و من
تو کجا و من
هر چی آرزوی خوبه مال تو
هر چی آرزوی خوبه مال تو
تو خود خاطره ای
تو خود خاطره ای
تو گل عاطفه ای
تو گل عاطفه ای
شبنم و صاعقه ای
شبنم و صاعقه ای
تا ته خاتمه ای تا ته خاتمه ای
*******************
آنرزو که رفتی
گفتی به من آیا
کامروز ز من
از آمدنت باز بپرسی
آنروز که گفتی
با من نفست نیست
گفتم که چنین نیست
دیدی که نشست
حرف من باز به کرسی
رفتی که نمانی
تا زنده بمانی
اکنون چه شدت مرده ترینی
افسرده ترینی افسرده ترینی
مهتاب من ای مهتاب
سوی روشنی بشتاب
برخیز تو از این خواب
شیدا شده ای بی تاب
فانوسم و فانوسم
با عشق می سوزم
مهتاب من ای مهتاب گم گشته ای در مرداب
****************************
بی وفا تو که منو کشتی
جان من با نکن درشتی
دیو د دیس دونتو دیس دونتیسم
نو پرابلم دیس ایز پس مدرنیسم
آیم فری ابوت مای پوم
آیم فری ابوت مای پوم
دیدی دیدی دیدی دیدی
شعر منو تو دزدیدی
آیم ا ورد تو د سی دی ایزابلا آیم فریدی
***************************
درختا تو سرمای پاییز
می شن از غم و غصه لبریز
دیگه نای برگداری ندارن
باراشونو روی زمین می ذارن
بیا تو هم تو سرمای پاییز
غصه ها رو روی زمین بریز
بیا تا با دلای سبک
بریم به شهر شرانگیز
اونجا که غم نباشه
شادی هاش کم نباشه
اونجا که غصه خوردن به دلها کم نباشه
***************************
پشیمونم از اینکه باورم رو
به چشمای سیاه تو سپردم
برام این حس تنهایی چه زوده
منی که با نگاه تو می مردم
تقاص لحظه های سرد ما رو
نمی تونی تو از دنیا بگیری
تموم خاطراتم رو سوزوندی
دیگه چیزی نمونده تا بگیری
بدون این آخرین باره که چشمام
برای خواستنت بارونی میشه
کجای قصه رو بیراهه رفتیم
که قلبامون داره زندونی میشه
برو تا اشک چشمامو نبینی
دلم می خواد که از این کوچه رد شی
هنوزم مثل روزای گذشته
هنوزم باورش سخته که بد شی
هنوزم باورش سخته که بد شی
تموم زندگیمو دوره کردم
همینجا توی این ویرونه سرد
کسی که باورش بودم یه عمری
با دستای خودش خاکسترم کرد با دستای خودش خاکسترم کرد
***************************************
هر کسی از آرزو بمرد
هر کسی از گفتگو بمرد
هر کسی از هیاهو بمرد
می میرد از آرزو گلم
می میرد از گفتگو گلم می میرد از تکاپو گلم
*****************************
صبح بهار ظهر بهار
غروب بهار شب بهار
بهار بهار تابستان بهار
پاییز بهار زمستان بهار
لنج رسد به بندر کشتی کشیده لنگر
صیادان در اقیانوس راهنمای فسونگر
اسکله در اوج بار جرثقیل های پرکار
تجارت تاجران کانتینر ها و انبار
وقتی گمرک آزاده بهره و سود زیاده
تجارت را میوفته آغاز و پایان نهاده
تنوع کالا بالاست جنس جدید بر تن ماست
کالای مدرن بی واسطه در خرید مشتری هاست
الگویی از صادرات الگویی از واردات
حمل و نقل روزانه بهترین روی خدمات
در آغاز سردی سال
یلدای خوشکل و خوشحال
ساحل اقیانوس ما مثل همه فصول سال
*************************
یک نفر که می خواست که بره
آن طرف تر از آرزو
یک هزار آدم حسود
بردند از او آبرو
من که عاشقش هستم
من که عاشقش هستم
هستی لامکان
جرعه جاودان
عاشق نگاره های
عشق توست
این زمین و این جهان
عرصه این زمان
عاشق نگاره های
عشق توست
آیا تو با ما کرده ای سلام آیا تو با ما گفته ای کلام
**********************************
با من بمان
ای مهربان
ای شهسوار آسمان
ای شهریار بیکران
شهزاده رنگین کمان
شهریور افسون نشان
ای بانگ سربلندی
بر هر بام و بلندی
می خوانی این نوا را
با صدای بلندی
دستی در هر دو داده
دستی در جام و باده
دستی در کار ساده دستی در عمق جاده
**************************
عیشم مدامست از لعل دلخواه
کارم بکامست الحمد لله
دی شب به رویش خوش بود وقتم
ای وصل جانان صد لوحش لله
ای بخت سرکش تنگش ببر کش
گه جام زرکش گه لعل دلخواه
جانا چه گویم شرح فراقت
چشمی و صد نم جانی و صد آه
کافر مبیناد این غم که دیدست
از قامتت سرو از عارضت ماه
شوق لبت برد از یاد حافظ درس شبانه ورد سحرگاه
********************************
ای زاده ی سحر
ای قدس آبرو
ای سجده گاه عشق
ای مهد آرزو
می خواهم از خدا
ای قبله صفا
در باغ آینه
بینم رخ تو را
هر سو که بشکفد
آوای نام تو
گلهای روشنی
روید به نام تو
فریاد مردمت
الله اکبر است
هنگامه جهاد
خون تو سنگر است
با شب ستیز تو
تا جاودان بود
بر خصم بد گهر
خشمت عیان بود
ای قبله نخست
ای خاک لاله ها
باشی تو سرفراز در سایه خدا
***********************
تن فدات سر فدات جان فدات
دنیا رو می ریزم زیر پات
محبتت دیدنی است
روی تو بوسیدنی است
روسری خوشکلت
وه که چه بوییدنی است
اشک دو چشمان من
اشک دو چشمان من
بی تو چه باریدنی است
بی تو چه باریدنی است
چرا به دست مادرت
دو شاخه گل نمی دهی
چرا به زخم قلب او تو مرهمی نمی نهی
**************************
یه خرده مهربون باش
با این دل بیچاره
تا من به پات بریزم
یه آسمون ستاره
به یاد اولین بار
که گفتی پیشم بمون
گفتم همیشه هرجا
به یادتم مهربون
به یاد اون روزی که
تو کوچه ی مدرسه
می خوندیم با هم که کی
دستمون به هم میرسه
ای خدا دست ما
کی به مایی می رسه
ای خدا قلب ما خالی از هر هوسه
***********************
توی سینه
یه عشق قدیمی و نفرت و کینه
می کنه باز آشیونه
دل به تو دادن غلطه
آخر با تو بودن حسرته
توی مرداب
نفسم رفته و بی تاب
شدم از نامردی
یاد تو با نفرته
آخر با تو بودن حسرته
دیدی که کم نشدم
رفیق غم نشدم
دیدی تو شکستی اما
زیر غم خم نشدم
از عشق تا کین
فاصله چه کوتاست
از روز تا شب
یک غروب کوتاست
این داغی عشقی
که به تن تبیده کوتاست
این شعله سردیست که در خیال و رویاست
***************************
در یخ دنیا ظهر بهاری
در هر زمانی تازگی داری
همیشه شادی همیشه پررنگ
همیشه ایمن ز ضربه سنگ
پاینده و سبز بمانی وطن من
آکنده از شوق شوی خاک تن من
یک وطن شاد میهن آباد
یک وطن پر رستم و فرهاد
همیشه پر نور همیشه مغرور
همیشه عاری زگفته ی زور
پاینده و سبز بمانی وطن من آکنده از شوق شوی خاک تن من
***************************************
دو سه روزه نازنین
پر از گلایه شدی
سمبل افسردگی
پر از شکوایه شدی
دیگه برات تازه نیست
حرفای پر رنگ من
نمی دونم چرا دیگه
نمی گیره نیرنگ من
منو کمی دوست داری
می خوای بری تنهام بذاری
ولی اینو نمی دونی
تو قلب من باقی می مونی
برای داشتن تو
دنیا رو ویرون می کنم
میام سر راه تو
زلف پریشون می کنم
پر از تمنا می شم
عاشق و تنها می شم
به یاد روی ماهت گریه ی داغون می کنم
***************************
صبح زود نوبهار
موقع دیدار یار
توی گلدون گل بکار
رز بکار سنبل بکار
مهربونیتم بذار
سر بده آواز ناز
نغمه شادی بساز
مهربونیتم بذار
My flower mokh need you
In the spring where are you
I am alone stay alone
I am unhappy I am yellow
Come bak frinde mokh need you
Come bak frinde mokh need you
**********************************
من می روم آن میکده که می مستانند
از مست و ملنگ و من مفلوک روانه
آنجا که گدا و شه و شهزاده نشینند
یک بر زبر و یک به بر و یک به میانه
آنجا که جم و جام و جهان هر سه ز مستند
به عشق روان است در این بزم شبانه
ای نور روان نور روان نور جهانگیر
بشکاف سیاهی و بکش ظلمت شبگیر
بر عشق بیفزا بر کینه ستم کن
بر عشق بیفزا بر جاهل شوریده ستم کن
بر عشق بیفزا بر جور ستم کن
بر جور ستم کن بر جور ستم کن
این نور روان است
از بر به میان است
زاییده جان است
این نور روان زندگی و شور و شر و هستی مان است
2 پاسخ به “ترانه ها و اشعار”
جنس صدات رو خیلی دوست داشتم لطیف و پر از ارامش هست منو میبره به اوج لذت
سلام افشین جان ، ممنون از ابراز محبت شما ، لطف شما زیاد است . امیدوارم در سایه خدواند مهربان پیروز و پایدار باشید .